مشخصات مجاهد شهید شاهپور امیریان
محل تولد: كرمانشاه
تحصيل: دانشجو
سن: 25
محل شهادت: ارومیه
زمان شهادت: 1365
مریم رجوی: راه و آرمان مسعود را در پیش بگیرید، راه قیمت دادن برای آزادی، راه نبرد بیامان برای برابری، و راه نبرد برای جامعةی عاری از ستم، عاری از تبعیض و عاری از جهل و فریب.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید مجتبی عبدی
محل تولد: قصر شیرین
تحصيل: دیپلم
سن: 21
محل شهادت: کرمانشاه
زمان شهادت: 1361
متاسفانه از اين شهيد قهرمان اطلاعاتى نداريم بنابراين از هموطنانى كه اين قهرمان خلق را ميشناسند درخواست داريم اطلاعات خود را به آدرس aida.nikjo@gmail.com براى ما ارسال كنند
مریم رجوی: بله، چنانکه مسعود، درباره این شهیدان گفته است: این خونهای پاک، جوشیدن آغاز خواهد کرد... و خمینی نخواهد توانست این شعله را خاموش کند...
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید یوسف عمادزاده
محل تولد: كرمانشاه
تحصيل: دانشجو
سن: 29
محل شهادت: تهران
زمان شهادت: 1367
به یاد مجاهد شهید یوسف عماد زاده
یوسف عماد زاده به نیری گفته بود: ”اتهامم مجاهد است و به آن هم افتخار میکنم. شما هم اگر میخواهید ما را اعدام کنید با افتخار آن را قبول میکنم. همانطور که حنیف کبیر گفته این خونهای ما شرط آزادی مردم است. ما هم از اول برای همین هدف قدم در این راه گذاشتهایم“.
مریم رجوی: بله، چنانکه مسعود، درباره این شهیدان گفته است: این خونهای پاک، جوشیدن آغاز خواهد کرد... و خمینی نخواهد توانست این شعله را خاموش کند...
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید تحسین رستمی
محل تولد: پاوه
شغل -
تحصيل: -
سن: 29
محل شهادت: عراق
زمان شهادت: 1369
مریم رجوی: شما با کارزار دادخواهی، رژیم را بهخاطر بزرگترین جنایتاش هدف قرار میدهید. شما با این کارزار، موضعگیری در قبال قتلعام ۶۷را به معیار قضاوت تبدیل کردهاید.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید مانیا صامتی
محل تولد: كرمانشاه
تحصيل: دیپلم
سن: 18
محل شهادت: تهران
زمان شهادت: 1362
متاسفانه از اين شهيد قهرمان عکس، خاطرات و زندگینامه نداريم بنابراين از هموطنانى كه اين قهرمان خلق را ميشناسند درخواست داريم اطلاعات خود را به آدرس aida.nikjo@gmail.com براى ما ارسال كنند.
مریم رجوی: رویکرد با این نسلکشی، و جنایت علیه بشریت، آزمایش وفاداری جامعه بینالمللی، به ارزشهای حقوقبشری است. چنانکه مسعود سالها پیش گفته است محاکمه و مجازات عاملان و آمران قتلعام، حق مردم ایران، حق جامعه بشری و حق مجاهدین و خلق آنهاست.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
حتما نمونه هاي تکان دهنده و غير قابل تصور رذالتها و دنائت هاي را خوانده يا شنيده ايد. کافي است که به نمونه هايي که زندانيان آزاد شدة از درنده خويي امثال آخوند «مقيسه» نقل کرده اند مراجعه کنيد تا ده بار از خود بپرسيد آيا ذره اي انسانيت در اين قبيل موجودات باقي مانده؟ يا چنان مسخ شده اند که آدمي از درنده ترين جانوران خجالت مي کشد که مقيسه ها را به آنها تشبيه کند. پس اجازه دهيد به نمونه اي، از يک نوع ديگر، بپردازيم که بدون ترديد نمونه اي منحصر به فرد نيست. تلخ است و دردناک؛ اما واقعي است و بايد شجاعت ديدن و شنيدن و نوشتن را تجربه کنيم.
متن اينترنتي اين داستان به تازگي به دستم رسيده و من آن را بدون تغييري در محتوا بازنويسي کرده ام.
در يکي از روزهاي بعد از 30خردار1360 در مرکز شهر کرمانشاه پهلوان جواني به چاقوفروش دوره گردي مراجعه مي کند. و مي گويد: «يک چاقوي تيز به من بده تا داد همة امثال شما زحمتکشان را از خميني بستانم» درخواست مقداري غير متعارف است. براي همين هم چاقو فروش مي ترسد و مي گويد: «ندارم!» اما پهلوان کوتاه نمي آيد. با مزاح و اصرار بالاخره چاقويي مي گيرد و چند قدم بالاتر در برابر چشمان بهت زدة چاقو فروش؛ کما اين که من و شما؛ شروع به شعار دادن مي کند:
مرگ بر خميني!
مرگ بر جمهوري اسلامي!
نام اين پهلوان کرمانشاهي حشمت فياض منش بود. او با صداي بلند شعار مي دهد و در هر کجا که عکسي از خميني مي يابد حمله و آن را پاره مي کند. پهلوان حشمت خيابان را قرق مي کند و به پيش مي رود تا به ميدان مصدق مي رسد. در گوشة ميدان کميته (آن زمان) مستقر بوده است. حشمت به آنجا که مي رسد و آنها را که مي بيند صدايش را دو چندان مي کند. کميته چي ها او را محاصره مي کنند و از او مي خواهند تسليم شود. اما حشمت با شجاعت به شعار دادن ادامه مي دهد. کميته چي ها جرأت نزديک شدن به او را ندارند. از دور به او شليک مي کنند. گلوله اي به شکم و گلوله ديگري به ران حشمت مي خورد و پهلوان ما به خاک مي افتد. به زندان منتقل مي شود. پر واضح است که در زندان ديزل آباد هم با وجود شکنجه گراني همچو احمد نوريان(سرتيپ پاسدار به عنوان رئيس زندان) و حاج بهرام نوروزي و مهدي تقي خاني و باند وحشي آنها چه برسر حشمت مي آيد. اين جنايتکاران شقي هيچ حد و مرزي براي خود قايل نبوده اند. فقط به عنوان مثال و يک از هزار کارهاي شان را ياد آوري کنم. آنها در يک تصادف ساختگي مجاهد اسير حسين ربيبي را، بعد از شکنجه بسيار، روي زمين مي گذارند و جلو چشم بسياري از زندانيان با تريلي از روي مغزش عبور مي کنند. صحنة فجيع اين انتقامجويي کور و قساوتبار دژخيمان را زندانيان عادي نيز ديده بودند. حالا با حشمت ما، اين پهلوان بي نام و نشان شيردل، چه خواهند کرد؟ پهلوان ما دو سال تمام زير سخت ترين شکنجه ها مقاومت مي کند. آن چنان که تعادل رواني خود را از دست مي دهد. و عاقبت در سال63 علاوه بر تعادل رواني از دست داده با جسمي درهم شکسته و پوستي بر استخواني آزاد مي شود. خانواده حشمت ناگزير از بردن او به تيمارستان مي شوند. حشمت چند سال را در تيمارستان، در حالي که فقط با خود حرفهايي را زمزمه مي کرد، به سر مي برد. تازه بعد از آن هم روزانه با يک مشت قرص سر پا مي ايستد. وضعيت رواني اش هم وخامت بيشتري مي يابد. نويسنده گزارش حشمت نوشته است که او روزها از خانه بيرون مي زد و ديگر نمي توانست به خانه بازگردد. کنترل او براي خانواده هم مشکل شده بود. نويسنده گزارش حشمت نوشته است: «سال84-85 حشمت را در کنار يک خيابان پيدا کردم. حالش خوب نبود. ولي گهگاه احوال سازمان و برادر مسعود را مي پرسيد. من با اين که خودم رابطه اي نداشتم ولي به خاطر وضعيت خاص حشمت به او مي گفتم «مسعود سلام رسانده و گفته به حشمت بگوييد يک روزي مي آيم و مي برمش...» همين را که مي گفتم برقي در چشمانش مي درخشيد. با مهرباني مي گفت:«ديگر چه گفت؟» و من مي گفتم مسعود گفته ما فقط يک حشمت داريم! بگو منتظر باشد! و او شروع به خواندن آواز مي کرد و اشک مي ريخت». ياد اين بيت از سعدي نمي افتيد که گفته است:
نفخات صبح داني ز چه روي دوست دارم؟
که به روي دوست ماند که برافکند نقابي
قصة پهلوان حشمت را از همان گزارش ادامه دهيم: «يکبار در طاق بستان او را ديدم. در پارکي به نام کوهستان. مزدوران عکس خميني را روي سنگ بزرگي کشيده بودند. حشمت به محض ديدن آن خشمگين شد. با صداي بلند گفت: «عکس مسعود بايد اينجا باشد!» او را به سختي آرام کرديم. چنان هق هقي مي زد که همة ما را به هم ريخته بود. با صداي بلند، به زبان کردي، فرياد مي زد: «مسعود کجايي؟ برادرم کجايي؟»
اين وضعيت ادامه مي يابد و حال او رو به وخامت بيشتر مي رود. او را به قسمت بيماران حاد منتقل مي کنند.
با وجود اين روحيه انقلابي و مردمي اش را حفظ کرده بود. هروقت براي ملاقاتش مي رفتم برايش مقداري شيريني و ميوه مي بردم. و او بلافاصله همة آنها را بين ساير بيماران تقسيم مي کرد. يک بار به او گفتم مقداري براي خودت نگه دار! و او گفت: «انقلاب مسعود انقلاب توده هاست. يک انقلابي بايد همه چيزش را با مردمش تقسيم کند!»
بعد از آخرين بار که او را ديدم هرگز مرخص نشد. عاقبت در سال92 براثر سکته قلبي در گذشت»
اما مرگ پايان قصة پهلوان ما نيست تا در سوکش بخوانيم: «همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابي» تاريخ تمام نبردهاي آزاديبخش، و استمرار تلاش بي وقفة فرزند انسان براي پيروزي ما را به اين سؤال بنيادي مي رساند که «کدام دانه فرو رفت که نرست؟» پس «چرا به دانة انسانت اين گمان باشد؟»
تو را چنين بنمايد که من به خاک شدم
به زير پاي من اين هفت آسمان باشد
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید نادر دابشلیم
محل تولد: كرمانشاه
تحصيل: دانش آموز
سن: 18
محل شهادت: ایلام
زمان شهادت: 1360
متاسفانه از اين شهيد قهرمان عکس، خاطرات و زندگینامه نداريم بنابراين از هموطنانى كه اين قهرمان خلق را ميشناسند درخواست داريم اطلاعات خود را به آدرس aida.nikjo@gmail.com براى ما ارسال كنند.
مریم رجوی: تا زمانی که آخوندها دست خود را در نقض حقوقبشر در ایران باز میبینند، به جنگافروزی و اشغالگری در خاورمیانه ادامه میدهند و تا زمانی که به ستیزهجویی در منطقه ادامه میدهند، امنیت و آرامش در تمام جهان از جمله اروپا تهدید میشود.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید ذبیح الله چهری
محل تولد: كرمانشاه
شغل -
تحصيل: -
سن: 26
محل شهادت: کرج
زمان شهادت: 1367
متاسفانه از اين شهيد قهرمان اطلاعاتى نداريم بنابراين از هموطنانى كه اين قهرمان خلق را ميشناسند درخواست داريم اطلاعات خود را به آدرس aida.nikjo@gmail.com براى ما ارسال كنند.
مریم رجوی: در یک سال گذشته دادخواهی قتلعامشدگان در داخل و خارج ایران گسترش یافته است. در مقابل، رژیم آخوندی بهتلاشهای زیادی دستزده تا این جنبش را خنثی کند. اما کارنامهاش چیزی نبوده جز رسوایی و شکست.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید فتح الله گل گلاب
محل تولد: کرمانشاه
شغل: كارمند دولت
سن: 26
محل شهادت: کرمانشاه
زمان شهادت: 1360
عکس این شهید گرانقدر به تازگی از داخل ایران به دست ما رسیده است.
مریم رجوی: بههمه به پاخاستگان علیه رژیم ولایت فقیه درود میفرستیم. از همین جا به زندانیان سیاسی ایران سلام میکنیم، بهویژه زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت ، که در این روزها بهاعتصابغذا دست زدهاند، درود بهعزم و مقاومت همه آنها.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید رئوف زارعی
محل تولد: كرمانشاه
شغل -
تحصيل: -
سن: -
محل شهادت: کرمانشاه
زمان شهادت: 1362
متاسفانه از اين شهيد قهرمان اطلاعاتى نداريم بنابراين از هموطنانى كه اين قهرمان خلق را ميشناسند درخواست داريم اطلاعات خود را به آدرس aida.nikjo@gmail.com براى ما ارسال كنند.
مریم رجوی: یقین دارم که رژیم ولایت فقیه با قیام و مقاومت مردم ایران و با ارتش آزادی و هزار اشرف سرنگون خواهد شد.
خون شهیدان میجوشد و رود خروشان خون آنها ضامن پیروزی خلق ماست.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید فریده گوهرنیا
محل تولد: كرمانشاه
تحصيل: دانش آموز
سن: 23
محل شهادت: کرج
زمان شهادت: 1367
به یاد مجاهد شهید فریده گوهرنیا
یادنامه مجاهد شهید فریده گوهرنیا
ای کاش! میتوانستم در قرارگاه اشرف باشم
خاطرهیی از مجاهد شهید فریده گوهرنیا، از زبان یکی از همبندان او
فریده را در سال 63شناختم، زمانی که تصمیم داشتم به سازمان وصل شوم اوهم تصمیم داشت وصل شود. بعد که به زندان افتادم، در غیاب نگهبان در محوطه هواخوری با هم حرف میزدیم و همفکری میکردیم. بعد به زندان دیزلآباد منتقل شدیم و تا سال 1365با هم بودیم فریده خیلی پرانرژی بود و همیشه به دیگران روحیه میداد.
از صفات برجسته او متانت، سادگی، صمیمت بود. هر دوی ما در سال 65همزمان آزاد شدیم نتیجه همفکریهایی که در زندان با هم داشتم تصمیم راسخ برای وصل شدن و اعزام به منطقه بود. هر دو تشنه وصل به سازمان بود یم از اینرو شب و روزمان صرف پیدا کردن یک سرنخ و یا حتی ردی از سازمان بود تا بتوانیم از این طریق به سازمان وصل شویم.
با هم قرارگذاشتیم هر راهی را آزمایش کنیم تا سرانجام به مقصود برسیم. با هم به شهرستان سنقر کلیایی رفتیم در آنجا به منزل مجاهد شهید معصومه امینی مراجعه کردیم. خود او دستگیر شده بود اما خواهرش هنوز بیرون از زندان بود، برخی از فامیلهایشان هم هوادار سازمان بودند. قرارگذاشتیم چنانچه امکانی برای وصل پیدا کردند به ما هم بگویند. فریده با روحیهیی خستگیناپذیر همه راهها را تست کرد.
شنیده بودیم که میتوان با راههای ابتکاری از مرز خارج شد. با هم به ارومیه رفتیم و از بیراهه به سمت مرز حرکت کردیم. ناگهان مردی ظاهر شد و گفت چهکار میکنید؟ گفتیم دنبال آب هستیم و با دست مردابی را نشان دادیم که در آن حوالی بود. او مجاب شد و رفت. عصر هنگام کفشهایمان را با کفش ورزشی عوض کرده و از باغهای زیادی گذشتیم. تمام شب راه رفته بودیم نزدیک صبح برای تجدید قوا یکساعت استراحت کردیم اما بهمحض اینکه چشم گشودیم دیدیم که توسط مزدوران رژیم لو رفتهایم و با هم دستگیر شدیم.
شجاعت از ویژگیهای بارز فریده بود. او با مجاهد شهید میترا جلالی همبند بود و هر دو در برقراری ارتباط با سایر زندانیان فعال بودند. این دو یار سربدار همیشه با هم ورزش میکردند هر بار که توپ به پشتبام زندان میافتاد بدون ترس از نگهبانان آن را پایین میآوردند.
بالاترین انگیزة فریده در زندان گوهردشت ، وصل مجدد به سازمان بود. همیشه دوست داشت مطلبی از قرارگاه اشرف و خواهرمریم و برادر مسعود بشنود. آرزوی حقیقی او دیدار رهبری مقاومت بود. گاه که تلویزیون رژیم ناپرهیزی میکرد و صحنهیی از برادر مسعود را نشان میداد، فریده ذوق زده آن را به دیگر زندانیان نشان میداد و بارها آن صحنه را یادآوری میکرد. همواره میگفت: «ای کاش! میتوانستم در قرارگاه اشرف باشم؛ آنجا یک بهشت واقعی است. او عاشق آرمان مجاهدین بود و سرانجام با همین عشق به طناب دار بوسه زد.
روحش شاد و یادش گرامی باد...
مریم رجوی: رژیمی که خون فرزندان رشید ایران را ریخت، پس از آن ریختن هر خونی را مباح دانست و زیرپاگذاشتن همه مرزهای اخلاقی و انسانی را برای خود مجاز دید. امروز جنبش دادخواهی، رژیم ولایت فقیه را بهلرزه در آورده و همه پروندههای جنایت و خیانت آن را هدف قرار میدهد.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید داریوش رضایی
محل تولد: كرمانشاه
تحصيل: دانش آموز
سن: 22
محل شهادت: کرمانشاه
زمان شهادت: 1367
به یاد مجاهد شهید داریوش رضایی
یادنامههای مجاهد شهید داریوش رضایی
«ای آزادی!
نه تو تشنه به خونی،
نه ما بیزار ز خون خویش!
افسوس که جلادان بدکیش
گذرگاه میانمان را به خون آغشتهاند».
رابطه عمیقاً ایدئولوژیک این مجاهد پاکباز که در زیر سختترین شکنجههای قرون وسطایی دژخیمان چون کوه استوار بود تنها بر روی تخت شکنجه مورد آزمایش قرار نگرفت.
او پس از شنیدن خبر انقلاب درونی مجاهدین، جوهر یگانهساز و رهاییبخش آن را درک کرد و در نامهیی خطاب به خواهرش نوشت: «وقتی خبر انقلاب ایدئولوژیک را شنیدم، ابتدا بر جایم میخکوب شدم. طوری که دنیا برایم کوچک شد. اول ترسیدم، اما وقتی دوباره خودم را پیدا کردم، کهنگی و عقب ماندگی را در دنیای خود احساس کردم.
با درک بیشتر این انقلاب مرهمی بر دردهای قدیمیام گذاشته شد و درسهای جدیدی از خواهر مریم یاد گرفتم. فهمیدم دیگر شهادت، نهایت فداکاری نیست. بلکه نهایت فداکاری تا بینهایت است. همچنین فهمیدم در راه مبارزه از خودم باید بسیار مایه بگذارم. خواهر عزیزم! خوشحالم که من و تو در این مسیر قرار گرفتهایم. امیدوارم بهزودی هر دو ما سلاح در دست، در کنار یارانمان چشممان بهدیدن خواهر مریم روشن شود. این روزها دیدن مسعود و مریم برای من رؤیا شده است.
نمیدانم خدا چه میخواهد؟ امیدوارم اتفاقی نیفتد و بهزودی باهم پیش بچهها برویم. راستی امیدهایی برای رفتن پیدا شده، منتظر باش تا خبرت کنم». داریوش در نامه دیگری در همین باره نوشته بود:
«عجب انقلابی است. آدم را به مسعود گره میزند، عواطفم را منقلب کرده و مرا به جای دیگری میکشاند. باور کن وقتی رضا کوچولو دنبالم گریه میکرد و میگفت داداش نرو. ناراحت میشدم.
میدانی که بابا و مریم را چقدر دوست دارم و گاهی فکر میکنم دلم از آنها سیر نشده، اما الآن میفهمم باید این عواطف را به جاهای بالاتری پرواز بدهیم». پرواز بلندی که داریوش بشارتش را میداد چند ماه قبل از عملیات فروغ جاویدان صورت میگیرد. میلیشیای نوجوانی که در کوره سالهای مبارزه در زیر شکنجه و زندان اکنون به یک رزمآور با تجربه و پخته تبدیل شده است، دست به یکی از جسورانهترین کارهایش میزند.
گزارشی در این باره را مرور میکنیم: «چند ماه قبل از عملیات فروغ داریوش به همراه سه تن دیگر از شهیدان، عباس خاکسار، بهزاد پورنوروز و کورش کریمی توانستند کمک یکی از پاسداران زندان را، که نسبت به سازمان سمپاتی داشت جلب کرده و از زندان دیزلآباد فرار کنند. اما در منطقه کردی و احتمالاً به دست افراد یه کتی دستگیر و تحویل رژیم شدند».
تلاش خانواده برای ملاقات با او به نتیجهیی نمیرسد و عاقبت او در آخرین پرواز بلند و سرفراز خود در جریان قتلعامهای سال 67بههمراه مجاهد شهید بهزاد پورنوروز، از فرزندان دلیر ایلام، تیرباران میشود. داریوش در وصیتنامهیی که از او به جا مانده نوشته بود:
«ای آزادی!
نه تو تشنه به خونی،
نه ما بیزار ز خون خویش!
افسوس که جلادان بدکیش
گذرگاه میانمان را به خون آغشتهاند».
مریم رجوی: پس بهیاد قهرمانان قتلعام شده جملاتی از نوشتهها و آخرین پیامهایشان را یادآوری میکنیم:
داریوش رضایی از فرزندان مردم ماهیدشت کرمانشاه در سرودهیی برای آزادی میگوید:
«ای آزادی!
نه تو تشنه به خونی،
نه ما بیزار ز خون خویش!
افسوس که جلادان بدکیش
گذرگاه میانمان را به خون آغشتهاند».
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید نیر غلامی
محل تولد: كرمانشاه
شغل -
تحصيل: -
سن: 26
محل شهادت: کرج
زمان شهادت: 1367
به یاد مجاهد شهید نیر غلامی
مجاهد شهید نیر غلامی در سال 1341در یک خانواده کمدرآمد در شهر کرمانشاه به دنیا آمد. دوران تحصیلی او در دبیرستان مقارن با شکلگیری انقلاب ضدسلطنتی بود. نیر که خود از کودکی طعم فقر را با گوشت و پوست چشیده بود، با سری پرشور و شوقی افزون، به صفوف تظاهرات علیه نظام ستمشاهی پیوست و برای تحقق روزهای قیام 21و 22بهمن از تمام امکانات خود مایه گذاشت. او از دانشآموزان باانگیزه و فعال تظاهرات دانشآموزی بود، طی اوجگیری قانونمند مبارزه خود، با حماسه شهدای مجاهدین آشنا شد و گم شده خود را در نام سازمان مجاهدین متبلور دید. نیر از نسلی بود که از نزدیک شاهد به یغما رفتن دستاوردهای زودگذر بهار آزادی به دست غاصبان حق حاکمیت ملت ایران بود، از اینرو از مرتجعان کینهیی عمیق به دل داشت و در نقطه مقابل، عشق به آرمانهای مجاهدین در قلب او روز به روز بیشتر شعله کشید. او این عشق را در تمام مسئولیتهایی که به عهده او گذاشته میشد بخوبی نشان میداد. دوران زودگذر فعالیت سیاسی و شرکت در فروش نشریه، اداره میز کتاب و نیز درگیری با چماقداران و آزادیکشان، از او مجاهدی توانمند برای روبهرو شدن با آزمایشات در پیشرو ساخت. به دنبال آغاز مبارزه مسلحانه انقلابی، نیر دستگیر و به شکنجهگاه مخوف دیزلآباد کرمانشاه منتقل گردید. او با آنکه تحت شکنجه و مراقبت خبرچینان قرار داشت در این دوران نیز دست از فعالیت خود نکشید و همواره مترصد آن بود که ارتباط خود را با خارج از زندان برقرار سازد. او پس از آزادی از زندان، به فعالیتهای انقلابی خود ادامه داد و مصرانه بهدنبال وصل مجدد به سازمان بود، فعالیت هایش مورد شناسایی پاسداران قرار گرفت و دوباره دستگیر و زندانی گردید. دژخیمان این بار فشار روی او را بالاتر بردند اما این فشارها نتوانست روحیه نیر را خرد کند. آنگونه که همسلولیهایش نوشتهاند، او مجاهدی با انگیزه، آگاه، منضبط، جدی و با ایمان بود. همواره تلاش داشت نسبت به آخرین وضعیت سازمان خود را بروز نگهدارد. از پایداری درخشان این فرزند دلیر خلق کرمانشاه همان بس که در وصیتنامه خود به صراحت عنوان کرده بود که هوادار سازمان مجاهدین است و به برادرش وصیت کرده بود که راه او را ادامه دهد. فصل پایانی و درخشانترین فصل زندگی نیر، در قتلعام زندانیان سیاسی در سال 1367رقم خورد. او اینک در برابر یک انتخاب قرار گرفته بود؛ انتخابی از آن جنس که سرور آزادگان در برابر آن قرار گرفت: «ذلت یا شمشیر». نیر با تأسی به مقتدای تاریخی خود، در زندان گوهردشت کرج به طناب دار بوسه زد و مانند 30هزار گلسرخ دیگر، نام خود را در نام خجسته «مجاهد خلق»، در تاریخ معاصر ایران جاودانه ساخت. درود! درود! درود!
مریم رجوی: جوانان دلیر و قیامآفرین در سراسر میهن اسیر را فرا میخوانم که برای واداشتن سران رژیم، به انتشار اسامی کامل قتلعامشدگان و نشانی مزارهای آنها و اسامی جلادان این کشتار، دست به اعتراض بزنند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید پروین امیری
محل تولد: كرمانشاه
شغل -
تحصيل: -
سن: 27
محل شهادت: کرج
زمان شهادت: 1367
به یاد مجاهد شهید پروین امیری
فروتن،آرام و با وقار
خاطرات یکی از زنان مجاهد از مجاهد شهید پروین امیری پروین از جمله مجاهدینی بود که در زندان دیزلآباد کرمانشاه زندانی بود. سال 1364از زندان آزاد شد و برای ادامه تحصیل به مدرسه دخترانه شریعتی آمد؛ جایی که من نیز در آنجا درس میخواندم. رشتهاش ریاضی بود. در بدو ورود از رفتار و سکناتش دریافتم که او یک مجاهد است. وقتی کدی به او دادم متوجه شد که من هم هوادار هستم و از همانجا با من رابطه برقرار کرد.
به من گفت: «برای عادیسازی به کلاس آمدهام و میخواهم در اصرع وقت به منطقه نزد سازمان بروم. او مصرانه این موضوع را پیگیری میکرد و سرانجام در جریان این پیگیری لو رفت و دوباره به فاصله کوتاهی بعد از آزادیش دستگیر و در سال 1367در جریان قتلعام زندانیان سیاسی به دست دژخیمان بهشهادت رسید. به یاد دارم، پروین روزی که وارد کلاس ما شد قد تقریبا بلندی داشت با صورتی سفید، آرام و متین. اصلاً اثری از «زن» بهمعنی رایج استثماری یعنی ضعیفه و درجه دوم بودن در او نبود از همان ابتدا که وارد کلاس شد جذب شخصیت با وقار او شدم، بسیار خاکی و فروتن بود.
یکی از همکلاسیهای من به اسم پری، تا او را دید به من گفت: «او جزو کسانی است که تو خیلی دوست داری با آنها رابطه برقرار کنی». بعد بلافاصله شروع به آشنایی و صحبت با او کردیم. شخصیت پروین خیلی جذاب بود و از او متانت و وقار ساطع میشد، آنقدر که من پس از سالیان هنوز به او فکر میکنم و همیشه چهره و شخصیت جذاب و متین او جلوی چشمم است. همیشه میگویم او چقدر حامل ارزشهای مجاهدین بود و چقدر دنیای مادی برایش اهمیت نداشت. یکی از معلمان تربیت دینی که پروین را میشناخت، درصدد شکنجه روحی پروین بود و همیشه سعی میکرد او را تحقیر کند ولی هر بار با کوبندهترین پاسخهای پروین بور و کور میشد.
همه همکلاسیها او را دوست داشتند، اگر همه در دل میدانستند نزدیکی به او میتواند برایشان گران تمام شود. یکی با دو بار هم به خانه ما آمد و گفت: «ریاضی ام ضعیف شده آمدهام که با تو درس بخوانم». البته هم من و هم او قصد دیگری داشتیم و میخواستیم برای ادامه فعالیتهایمان برنامهریزی کنیم. من راغب بودم از او بیشتر بپرسم چون تازه با هم آشنا بودیم لازم بود ابتدا به هم اعتماد کنیم. او همواره از شقاوتهایی که در زندان دیده بود صحبت کرد. متأسفانه در همان ابتدای آشنایی ما با هم، او دستگیر شد و من از داشتن چنین همرزمی در آن روزها محروم شدم. از آنهایی که به ملاقات زندانیان میرفتند پیگیر اطلاعاتی از او بودم تا هنگامی که خبر شهادتش را شنیدم.
روحش شاد و یادش گرامی باد...
مریم رجوی: پارلمانها، احزاب سیاسی، سازمانهای مدافع حقوقبشر، رهبران مذهبی و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی در کشورهای مختلف را فرا میخوانم که برای همبستگی با مردم ایران، قتلعام زندانیان سیاسی ایران را قاطعانه محکوم کرده و از دولتهای خود بخواهند ادامه روابط سیاسی و تجاری با استبداد مذهبی را به توقف اعدام و شکنجه در ایران مشروط کنند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید فرهاد همدانی
محل تولد: كرند
تحصيل: دانش آموز
سن: 17
محل شهادت: کرند
زمان شهادت: 1367
این مجاهد خلق که فقط 17سال سن داشت در حین کمک رسانی به مجاهدین در عملیات فروغ جاویدان توسط مزدوران رژیم آخوندی دستگیر شد و بلافاصله به دار آویخته شد.
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد
مسعود رجوی: تصمیمگرفتن برای چنین عملیاتی، البته کار سهل و سادهیی نبود. زیرا که میباید تمام دار و ندار را، در طبق اخلاص نهاد و به خلق قهرمان ایران تقدیم کرد.
بهخصوص که این تصمیمگیری، دارای بالاترین ریسک و خطر نیز هست و باید یک بار دیگر تمامی سازمان، آلترناتیو، ارتش آزادیبخش و همه چیز را مایه گذاشت. این تصمیمگیری برای خود من، تقریباً مشکلتر از تمامی تصمیمگیریهای از زمان شاه به بعد بود. زیرا که میباید یک بار دیگر از همه عزیزان، برادران، خواهران، سازمان، ارتش آزادیبخش دل بکنم تا خدا چه بخواهد...
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید شیدا (شهره) منصوری
محل تولد: كرمانشاه
تحصيل: دانشجو
سن: -
محل شهادت: تهران
زمان شهادت: 1361
مریم رجوی: چنانکه مسعود در همان سالهای دهه۶۰ گفته است: «بشریت در شورانگیزترین اسطورهها و حماسههایش راز خود را آشکار میکند. راز وجود آگاه و آزاد انسانی را. …
حماسههای بزرگ و حقیقی ـ که واقعیترین اثرات سرنوشت ساز را برجای میگذارند ـ در همین کشاکش خلق میشوند و البته با فدیهها و محنتهای عظیم همراهند». پایداری مجاهدان و مبارزان قتلعام شده در زمره همین حماسههاست.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید الهه رمیانی
محل تولد: كرمانشاه
تحصيل: دانشجو
شغل: معلم
سن: 24
محل شهادت: کرمانشاه
زمان شهادت: 1360
مریم رجوی: اکنون زمان آن است که بر سر قتلعام زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز، یک جنبش دادخواهی را در هرجا و بههرشیوه ممکن گسترش دهیم.
جنبش دادخواهی قبل از هرچیز، اعلام مجرمیت قطعی خامنهای، ولی فقیه ارتجاع است.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید حیدر سنجابی
محل تولد: كرمانشاه
شغل -
تحصيل: -
سن: 35
محل شهادت: کرمانشاه
زمان شهادت: 1380
مریم رجوی: آنها در اوج افتخار، بهدفاع از نام و آرمان رهاییبخش خود برخاستند و منش و راه و رسم این جنبش را با تسلیمناپذیری سرشتند. آن قهرمانان، بهویژه دختران مجاهد، مسئولان قتل عام را، مطابق اعتراف خودشان، بهعجز و التماس کشاندند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید شهریار مرتضایی سنجابی
محل تولد: كرمانشاه
تحصيل: دیپلم
سن: 26
محل شهادت: کرمانشاه
زمان شهادت: 1367
وصیت نامه مجاهد شهید شهریار مرتضایی سنجابی
بسمالله الرحمان الرحيم
ولنبلونكم بشي من الخوف والجوع و نقص من الاموال و الانفس واثمرات وبشرالصابرين.
يريدون ليطفو نور الله بافوا هم والله متم نوره ولوكره الكافرون.
هر آينه شما را به چيزي از ترس و گرسنگي و كاستن از مالها و جانها و ميوهها ميآزمائيم و شكيبايان را مژده ده.
ميخواهند با دهانهاي خود نور خدا را خاموش كنند و خدا كامل كننده نورش است و اگر كافران خوش نداشته باشند.
بنام خدا و بنام خلق قهرمان ايران و بنام مسعود و مريم رهبران عقيدتيم
با ياد سردار آزادي مجاهد كبير موسي خياباني و سمبل زن انقلابي شهيد اشرف رجوي و تمامي شهداي مجاهد و مبارز.
من شهريار با اعتقاد و ايمان و آگاهي كامل راه پرافتخار مجاهدين خلق را براي رسيدن به جامعه بيطبقه توحيدي كه همانا راه تمامي انبياء و اولياء خداست را انتخاب كردم. من معتقد به ايدئولوژي و آرمان توحيدي مجاهدين خلق ايران هستم و براي رهائي انسان خصوصا خلق در زنجيرم در رسيدن به جامعه بيطبقه توحيدي در اين دوره تاريخ همچون مجاهدين و مبارزين تاريخ عليه جور و ظلم زمانه بپا خاستم و به نداي رهبريت ايدئولوژيك خود لبيك گفتم
تا به امروز در پناه رهنمودهاي رهبران عقيدتيم (مسعود و مريم) گام برداشتم و آنچه را كه در توان داشتم در راه رسيدن به آرمانهاي توحيدي خود كه آرمان همه مظلومان و محرومان جهان است خالصانه در طبق اخلاص گذاشتم. گرچه نتوانستم بخوبي جوابگوي انتظارات رهبري خود و خلقم باشم ولي اميدوارم تا آنجا كه در توانم هست در راه مسعود و مريم كه همانا راه خدا و خلق خداست انجام دهم.
من بعد از آزادي از زندان كه مدت 3.8 ماه طول كشيد زندگي نوين ديگري را آغاز كردم زندگي در يك تشكيلات توحيدي براي بر پايي جامعه آري از طبقه و هماهنگ اسير تكاملي در مبارزهاي بيامان و خونين عليه حاكميت پيركفتار جماران. با اين چشمانداز مسيري را انتخاب كردم كه فدا وخون ميطلبد چرا كه مسير تكاملي و براي رهائي يك خلق در زنجير فدا و خون ميسر نيست و براي رهائي و آزادي خلق بايد جانها فدا شود.
ما در شرايط بسيار حساس و خطيري از مبارزه در ميهن خونبارمان با يكي از پليدترين جنبندگان روي زمين كه ارزشهاي والاي يك خلق را به ضدخلقيترين شيوه حاكميت خود به زنجير و اختناق و جنگ كشيده بسر ميبريم. در يكطرف فضاي خونين ميهن، رژيمي است كه براي حيات و بقاي حاكميت ننگين خود تمامي شيوههاي رذالت و پستي را كه در تاريخ بيسابقه بوده بكار ميگيرد و در طرف ديگر آن فرزندان مجاهد و مبارز براي كسب آزادي و رهائي خلقشان سر از پا نميشناسد و مقاومت دورانساز تاريخي خود را عليه رژيم ضدبشري خميني ادامه ميدهند. مقاومت و مبارزهاي كه تمامي مردم جهان را به شگفت در آورد و اين نسل فدا تحت رهبريت مسعود و مريم ميرود تا اين دجال ضدبشر و دار و دسته مزدورش را بسواند.
برادران و خواهران در پرتو مقاومت حماسي كه اين نسل استوار در برابر ضدبشرترين رژيم تاريخ از خود نشان داد مطمئن باشيد اين دار و دسته جنايتكار تا ابد از صحنه تاريخ محو خواهند شد و آنگاه خورشيد رهائي در سرزمين خونبارمان طالع خواهد گشت و صلح و رحمت و آزادي را به آرمان خواهد آورد.
من بعنوان يك مجاهد خلق به نداي رهبران عقيدتيم مسعود و مريم پيامآوران رحمت و رهائي سر تسليم فرود ميآورم، اطاعتي ايدئولوژيكي، اطاعتي كه در راه خدا و خلق ميباشد تا بتوانم قسمت رهنمودهاي اين رهبران عقيديم بر عليه منفورترين جرثومه تاريخ يعني خميني ضدبشر بجنگم و الان آماده نبردي بيامان با تهاجم هرچه تمام و توحيدي برعليه مزدوران و جلاد خميني هستم و تا آخرين گلوله و تا آخرين قطره خوني كه در رگهايم جاري است تحت رهبريت مسعود و مريم از پا نمينشينم و بر عليه اين جرثومههاي ضدبشري ميجنگم. مسعود و مريم رهبران عقيديم با شما پيمان خونين ميبندم كه تا آخرين نفس و گلولههاي ظلمتسوز من يك لحظه از شما جدا نخواهم شد و تا آنچه در توان دارم بر عليه سركوبگران خميني ميتازم به اين ترتيب به چشمانداز فرداي ايران كه نويد آزادي و رهائي از قيد و بندهاي ضدتكاملي و تحقق آرمانهاي توحيدي همه محرومين و ستمكشان است يقين دارم آري خلق قهرمان ايران همچون آتشفشان خاموشي است و آنگاه كه به فعاليت افتد سيل مذابش هر نيروي ضدتكاملي را درخود ذوب خواهد كرد و اين داستان انفجار خلق است كه دژخميان را از آن گريزي نيست.
و در آخر وصيتم سخني با مادر زحمتكش و خواهران و برادران خود دارم :
مادر عزيزم ميدانم كه برايم خيلي زحمت كشيدي و برايم موقعي كه در چنگال دژخيمان اسير بودم گريهها كردي و هميشه در سختترين شرايط حتي موقعي كه ممنوع ملاقات بودم به ملاقاتم ميامدي ولي راهي جز اين برايم نبوده چرا كه چطور ميتوانستم با اين همه جنايات و آدمكشيها سكوت كنم و در كنار تو باشم، آيا تو از من در اين شرايط چه انتظاري داشتي، من هم همانند هزاران مجاهد ديگر به ميدان نبرد ميروم تا بتوانم همگام با ديگر برادران و خواهرانم بساط خميني ضدخلق را برچينيم اميدوارم بعد از شهادت من همانند ديگر مادران مجاهد صبر پيشه كني و استوار بماني. خواهران و برادرانم از شما ميخواهم كه تا آنچه در توان داريد در راه مجاهدين دريغ نكنيد. آري من مجبور بودم شماها و مادر را رها كنم تا بتوانم برعليه خميني ضدبشر پيكار كنم. اميدوارم كه مرا درك كنيد.
به اميد صبح روشن فردا
مرگ بر خميني ضدبشر مرگ بر خميني ضدبشر
درود بر رهبران عقيدتيم مسعود و مريم
سلام بر خلق سلام بر آزادي
برقرارباد جهموري دمكراتيك اسلامي ايران
شهريار مرتضايي سنجابي
64/12/1
مریم رجوی: آنها در اوج افتخار، بهدفاع از نام و آرمان رهاییبخش خود برخاستند و منش و راه و رسم این جنبش را با تسلیمناپذیری سرشتند. آن قهرمانان، بهویژه دختران مجاهد، مسئولان قتل عام را، مطابق اعتراف خودشان، بهعجز و التماس کشاندند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید عباس خاکسار
محل تولد: قصر شیرین
تحصيل: دیپلم
سن: 27
محل شهادت: کرج
زمان شهادت: 1367
مریم رجوی: جنبش دادخواهی، مؤاخذه رژیم ولایت فقیه بر سر تمامی اسرار مخفی این کشتار است. سران این رژیم باید بگویند اسامی کامل قتلعامشدگان چیست؟ باید بگویند که در هر شهرستان یا مرکز استان چند نفر را اعدام کردهاند؟ و باید بگویند که آنها را در چه نقاطی دفن کردهاند و مزارهای جمعی قتلعام شدگان در کجاست؟
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
مشخصات مجاهد شهید گیتا دهقان
محل تولد: كرمانشاه
تحصيل: دیپلم
سن: 20
محل شهادت: کرمانشاه
زمان شهادت: 1361
مریم رجوی: جنبش دادخواهی قتلعامشدگان، بخشی از جنبش سراسری برای آزادی ایران است. از همه شما و همه مدافعان حقوقبشر میخواهم در این دادخواهی، با مردم ایران همراهی کنند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadi
مشخصات مجاهد شهید بهرام گلبرگ
محل تولد: كرمانشاه
سن: 28
محل شهادت: کرج
زمان شهادت: 1367
مریم رجوی: جنبش دادخواهی قتلعامشدگان، بخشی از جنبش سراسری برای آزادی ایران است. از همه شما و همه مدافعان حقوقبشر میخواهم در این دادخواهی، با مردم ایران همراهی کنند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://telegram.me/shahidanAzadi
مشخصات مجاهد شهید خسرو امینی
محل تولد: پاوه
تحصيل: دیپلم
سن: 36
محل شهادت: کرج
زمان شهادت: 1367
مریم رجوی: خمینی میخواست برای بقای نظام خود نسل مجاهدین را نابود کند اما از رژیم او جز موجود لعنتشدهیی باقی نمانده که سراپا در فساد و خونریزی غرق شده و نکبت تاریخ ایران است. حال آنکه نسل مجاهدین و آرمان و اندیشه آنها اعتلا یافت و شهیدان قتل عام۶۷، وجدان تباهیناپذیر مردم ایران شدند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://telegram.me/shahidanAzadi
مشخصات مجاهد شهید بهنام طاهریان
محل تولد: كرمانشاه
سن: 22
محل شهادت: شوش
زمان شهادت: 1367
مریم رجوی: شما نشان دادید که قهرمانان سربهدار، بهرغم گذشت نزدیک بهسه دهه از شهادتشان، همچنان خروش آزادی و انقلاب در آسمان ایراناند و نامهایشان، شرح مظلومیتشان و شکوه پایداری و تسلیمناپذیری آنها، رژیم ولایت فقیه را بهلرزه در میآورد و بهآزادی و رهایی ملت اسیر فرا میخواند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://telegram.me/shahidanAzadi
مشخصات مجاهد شهید جبار کریمی
محل تولد: كرمانشاه
شغل: كارگر
سن: 36
محل شهادت: اسلام آباد غرب
زمان شهادت: 1373
مریم رجوی: چنانکه مسعود در همان سالهای دهه۶۰ گفته است: «بشریت در شورانگیزترین اسطورهها و حماسههایش راز خود را آشکار میکند. راز وجود آگاه و آزاد انسانی را. …
حماسههای بزرگ و حقیقی ـ که واقعیترین اثرات سرنوشت ساز را برجای میگذارند ـ در همین کشاکش خلق میشوند و البته با فدیهها و محنتهای عظیم همراهند».
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://telegram.me/shahidanAzadi