مشخصات مجاهد شهید شهریار مرتضایی سنجابی
محل تولد: كرمانشاه
تحصيل: دیپلم
سن: 26
محل شهادت: کرمانشاه
زمان شهادت: 1367
وصیت نامه مجاهد شهید شهریار مرتضایی سنجابی
بسمالله الرحمان الرحيم
ولنبلونكم بشي من الخوف والجوع و نقص من الاموال و الانفس واثمرات وبشرالصابرين.
يريدون ليطفو نور الله بافوا هم والله متم نوره ولوكره الكافرون.
هر آينه شما را به چيزي از ترس و گرسنگي و كاستن از مالها و جانها و ميوهها ميآزمائيم و شكيبايان را مژده ده.
ميخواهند با دهانهاي خود نور خدا را خاموش كنند و خدا كامل كننده نورش است و اگر كافران خوش نداشته باشند.
بنام خدا و بنام خلق قهرمان ايران و بنام مسعود و مريم رهبران عقيدتيم
با ياد سردار آزادي مجاهد كبير موسي خياباني و سمبل زن انقلابي شهيد اشرف رجوي و تمامي شهداي مجاهد و مبارز.
من شهريار با اعتقاد و ايمان و آگاهي كامل راه پرافتخار مجاهدين خلق را براي رسيدن به جامعه بيطبقه توحيدي كه همانا راه تمامي انبياء و اولياء خداست را انتخاب كردم. من معتقد به ايدئولوژي و آرمان توحيدي مجاهدين خلق ايران هستم و براي رهائي انسان خصوصا خلق در زنجيرم در رسيدن به جامعه بيطبقه توحيدي در اين دوره تاريخ همچون مجاهدين و مبارزين تاريخ عليه جور و ظلم زمانه بپا خاستم و به نداي رهبريت ايدئولوژيك خود لبيك گفتم
تا به امروز در پناه رهنمودهاي رهبران عقيدتيم (مسعود و مريم) گام برداشتم و آنچه را كه در توان داشتم در راه رسيدن به آرمانهاي توحيدي خود كه آرمان همه مظلومان و محرومان جهان است خالصانه در طبق اخلاص گذاشتم. گرچه نتوانستم بخوبي جوابگوي انتظارات رهبري خود و خلقم باشم ولي اميدوارم تا آنجا كه در توانم هست در راه مسعود و مريم كه همانا راه خدا و خلق خداست انجام دهم.
من بعد از آزادي از زندان كه مدت 3.8 ماه طول كشيد زندگي نوين ديگري را آغاز كردم زندگي در يك تشكيلات توحيدي براي بر پايي جامعه آري از طبقه و هماهنگ اسير تكاملي در مبارزهاي بيامان و خونين عليه حاكميت پيركفتار جماران. با اين چشمانداز مسيري را انتخاب كردم كه فدا وخون ميطلبد چرا كه مسير تكاملي و براي رهائي يك خلق در زنجير فدا و خون ميسر نيست و براي رهائي و آزادي خلق بايد جانها فدا شود.
ما در شرايط بسيار حساس و خطيري از مبارزه در ميهن خونبارمان با يكي از پليدترين جنبندگان روي زمين كه ارزشهاي والاي يك خلق را به ضدخلقيترين شيوه حاكميت خود به زنجير و اختناق و جنگ كشيده بسر ميبريم. در يكطرف فضاي خونين ميهن، رژيمي است كه براي حيات و بقاي حاكميت ننگين خود تمامي شيوههاي رذالت و پستي را كه در تاريخ بيسابقه بوده بكار ميگيرد و در طرف ديگر آن فرزندان مجاهد و مبارز براي كسب آزادي و رهائي خلقشان سر از پا نميشناسد و مقاومت دورانساز تاريخي خود را عليه رژيم ضدبشري خميني ادامه ميدهند. مقاومت و مبارزهاي كه تمامي مردم جهان را به شگفت در آورد و اين نسل فدا تحت رهبريت مسعود و مريم ميرود تا اين دجال ضدبشر و دار و دسته مزدورش را بسواند.
برادران و خواهران در پرتو مقاومت حماسي كه اين نسل استوار در برابر ضدبشرترين رژيم تاريخ از خود نشان داد مطمئن باشيد اين دار و دسته جنايتكار تا ابد از صحنه تاريخ محو خواهند شد و آنگاه خورشيد رهائي در سرزمين خونبارمان طالع خواهد گشت و صلح و رحمت و آزادي را به آرمان خواهد آورد.
من بعنوان يك مجاهد خلق به نداي رهبران عقيدتيم مسعود و مريم پيامآوران رحمت و رهائي سر تسليم فرود ميآورم، اطاعتي ايدئولوژيكي، اطاعتي كه در راه خدا و خلق ميباشد تا بتوانم قسمت رهنمودهاي اين رهبران عقيديم بر عليه منفورترين جرثومه تاريخ يعني خميني ضدبشر بجنگم و الان آماده نبردي بيامان با تهاجم هرچه تمام و توحيدي برعليه مزدوران و جلاد خميني هستم و تا آخرين گلوله و تا آخرين قطره خوني كه در رگهايم جاري است تحت رهبريت مسعود و مريم از پا نمينشينم و بر عليه اين جرثومههاي ضدبشري ميجنگم. مسعود و مريم رهبران عقيديم با شما پيمان خونين ميبندم كه تا آخرين نفس و گلولههاي ظلمتسوز من يك لحظه از شما جدا نخواهم شد و تا آنچه در توان دارم بر عليه سركوبگران خميني ميتازم به اين ترتيب به چشمانداز فرداي ايران كه نويد آزادي و رهائي از قيد و بندهاي ضدتكاملي و تحقق آرمانهاي توحيدي همه محرومين و ستمكشان است يقين دارم آري خلق قهرمان ايران همچون آتشفشان خاموشي است و آنگاه كه به فعاليت افتد سيل مذابش هر نيروي ضدتكاملي را درخود ذوب خواهد كرد و اين داستان انفجار خلق است كه دژخميان را از آن گريزي نيست.
و در آخر وصيتم سخني با مادر زحمتكش و خواهران و برادران خود دارم :
مادر عزيزم ميدانم كه برايم خيلي زحمت كشيدي و برايم موقعي كه در چنگال دژخيمان اسير بودم گريهها كردي و هميشه در سختترين شرايط حتي موقعي كه ممنوع ملاقات بودم به ملاقاتم ميامدي ولي راهي جز اين برايم نبوده چرا كه چطور ميتوانستم با اين همه جنايات و آدمكشيها سكوت كنم و در كنار تو باشم، آيا تو از من در اين شرايط چه انتظاري داشتي، من هم همانند هزاران مجاهد ديگر به ميدان نبرد ميروم تا بتوانم همگام با ديگر برادران و خواهرانم بساط خميني ضدخلق را برچينيم اميدوارم بعد از شهادت من همانند ديگر مادران مجاهد صبر پيشه كني و استوار بماني. خواهران و برادرانم از شما ميخواهم كه تا آنچه در توان داريد در راه مجاهدين دريغ نكنيد. آري من مجبور بودم شماها و مادر را رها كنم تا بتوانم برعليه خميني ضدبشر پيكار كنم. اميدوارم كه مرا درك كنيد.
به اميد صبح روشن فردا
مرگ بر خميني ضدبشر مرگ بر خميني ضدبشر
درود بر رهبران عقيدتيم مسعود و مريم
سلام بر خلق سلام بر آزادي
برقرارباد جهموري دمكراتيك اسلامي ايران
شهريار مرتضايي سنجابي
64/12/1
مریم رجوی: آنها در اوج افتخار، بهدفاع از نام و آرمان رهاییبخش خود برخاستند و منش و راه و رسم این جنبش را با تسلیمناپذیری سرشتند. آن قهرمانان، بهویژه دختران مجاهد، مسئولان قتل عام را، مطابق اعتراف خودشان، بهعجز و التماس کشاندند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر