۱۳۹۷ مهر ۳, سه‌شنبه

مجاهد شهید میترا جلالی


مشخصات مجاهد شهید میترا جلالی
محل تولد: کرمانشاه
تحصیلات: دانشجو
سن: 29
محل شهادت: کرج
تاریخ شهادت: 1367

بعداز شهادت خواهرش، افسانه، بلوز سرخ رنگ پوشیده بود
مجاهد شهید میترا جلالی در سال 1338در یک خانوادهٴ محروم در کرمانشاه متولد شد. بعد از اخذ دیپلم تحصیلات خود را در دانشگاه ادامه داد. در جریان انقلاب ضدسلطنتی فعالانه شرکت داشت. بعد از تأسیس جنبش ملی مجاهدین کرمانشاه، به آن پیوست.
با صلاحیت‌هایی که از خود در جریان عمل انقلابی نشان داد، ابتدا در بخش دانش‌آموزی و سپس در بخش اجتماعی کرمانشاه به فعالیت حرفه‌یی پرداخت. در روزهایی که ارتجاع خیز برداشته بود تا با یکپایه کردن حکومت خود، آخرین بارقه‌های آزادی را به خاکستر نشانده و آزادی‌خواهان را به بند بکشد، او یکپارچه شور و انگیزش بود و برای چنگ در چنگ شدن با سرکوبگران آزادی سر از پا نمی‌شناخت.
از آنجایی که از فعالترین اعضای بخش اجتماعی به‌شمار می‌رفت، خیلی زود توسط چماقداران شناسایی شد و اوایل سال 1360به اسارت درآمد. در زندان دیزل‌آباد توانست با تلاش پیگیر با یکی از کانال‌ها آشنا شده و از آن طریق سرنخی برای ارتباط دوباره با سازمان بیابد. بعد از رهایی از زندان ارتباط خود را برقرار کرد و به فعالیتهای انقلابی‌اش ادامه داد. در تابستان 1361به دنبال فرار تنی چند از زندانیان، او نیز دستگیر شد و در زندان بدنام و مخوف دیزل‌آباد کرمانشاه مورد شکنجه قرار گرفت. زندان او تا سال 1365ادامه یافت.
این بار نیز پس از اتمام دوران اسارت، به کانال‌یابی برای ارتباط مجدد به سازمان پرداخت و موفق به وصل شد، درتدوام مبارزه خود میترا مصمم به رفتن به منطقه مرزی جهت پیوستن به صفوف رزمندگان ارتش آزادی بود که حین اجرای این ماموریت مورد شناسایی مزدوران قرار گرفت و برای سومین بار دستگیر شد و تحت شدید‌ترین شکنجه‌ها قرار گرفت. در جریان قتل‌عام زندانیان سیاسی دژخیمان که از مقاومت درخشانش به ستوه آمده بودند، کینهٴ زیادی از او در دل داشتند بگونه‌یی که آن را آشکارا به زبان می‌آوردند.
تلاش‌های شجاعانهٴ میترا برای ادامه مبارزه خود در بیرون از زندان سبب شده بود روحیه زندانیان و هواداران کم‌سابقه نیز بالا برود و این به مذاق دژخیمان خوش نمی‌آمد؛ از این‌رو مترصد آن بودند با دریافت فتوای خمینی ضدبشر برای قتل‌عام، زندانیان سیاسی پاسداران جنایکار او را در لیست سیاه خود قرار دادند. در سال 1367میترای قهرمان جزو سری اول زندانیانی بود که آنها را از زندان دیزل‌آباد به زندان گوهردشت برده و در آنجا با فتوای رذیلانهٴ خمینی به‌شهادت رساندند.
پیش از آن خواهرش مجاهد شهید افسانه جلالی در تابستان 1362به‌شهادت رسیده بود. درود بر آنان و 30هزار ستارهٴ سرخ که در تاریک‌ترین ادوار میهن ما، جانهای شیفته خود را به خلق قهرمان ایران هدیه کردند.
درود! درود! درود!
خاطره از میترا جلالی
شیفته پرواز با قرآنی کوچک در دست
میترا خواهری خونگرم، خوش‌برخورد، دارای روحیه جمعی و در عین حال اهل هنر بود. از اوقات فراغت خود بخوبی استفاده میکرد. در هنر گلدوزی صاحب ذوق بود و در به‌کارگیری رنگها سلیقه‌یی فوق‌العاده داشت. از خصوصیات برجستهٴ او عشق عجیبش به برادر مسعود بود. وقتی برای اولین بار فیلمی از او را در سیمای مقاومت دیده بود به منزل ما آمد و با حالتی وجدزده گفت: «نمی‌دانی برادر مسعود چه ارتشی درست کرده است!». او در حقیقت با بیان این جمله داشت آیندهٴ خودش را رقم می‌زد و می‌خواست خودش را هرچه سریعتر به منطقه برساند. بعداز شهادت خواهرش، افسانه، بلوز سرخ رنگ پوشیده بود و برای اولین بار بود که من می‌دیدم کسی در فقدان عزیزش لباس سرخ میپوشد و این بسیار معنادار بود. او گویی داشت نوبت خود را با این حرکت سمبلیک انتظار می‌کشید.

مریم رجوی: سی‌امین سالگرد قتل‌عام سی هزار گل سرخ آزادی مردم ایران، روز سربلندی قیام‌کنندگان و هر ایرانی آزاده‌‌یی است که براندازی رژیم ولایت فقیه را اراده کرده است.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۷ شهریور ۲۷, سه‌شنبه

مجاهد شهید فرانک طاووسی


مشخصات مجاهد شهید فرانک طاووسی
محل تولد: کرمانشاه
تحصیلات: دانشجو
سن: 27
محل شهادت: رشت
تاریخ شهادت: 1367

خون فرانك طاووسی گرز گردن فراز كرمانشاه، سبزه زارگيلان را سرخفام كرد

فرانك طاووسي درسال 1340 در كرمانشاه متولد شد. تحصيلات مقدماتی تا سطح ديپلم را در شهر خود بپايان رسانيد. درسال 58 بعنوان دانشجوى دانشگاه گيلان پذيرفته شد. با فعاليت گروههای سياسی دردانشگاه گيلان، او به مجاهدين پيوست.
در دانشگاه درروشنگری درمورد جريانات چماقداری وعملكردهای حزب جمهوری بعنوان پشت پرده اين اعمال نقش فعالی داشت. درارديبهشت 59 چماقدارن خمينی به دانشگاهها حمله كرده و به قلع وقمع وقتل تعداد زيادى از دانشجويان مبارز اقدام نمودند.
دانشگاهها را اشغال كردند و عملا دانشگاهها تعطيل شد.
مجاهد شهید فرانك طاووسی نيزبه جمع هواداران بيرون ازدانشگاه پيوست. هر روز دستگيری وسركوب نيروهای انقلابی بيشتر می شد.
چون آنها سياست های ضد مردمی خمينی را درزمينه گسترش اختناق وانحصارطلبی رژیم افشا می كردند.
در يكی ا ز اين افشاگری ها، فرانك به همراه يكی ازدوستانش دستگيرشد. مدت دوماه درزندان سپاه پاسداران در منطقه پل عراق رشت درزندان بود. بعد ازدوماه كه هيچ پرونده ای عليه او نداشتند مجبور به آزادی او شدند.
درارديبهشت 60 مجددا، توسط كميته چی ها دستگيرشد. اين بار به مدت 4 سال درزندان بود. بسياری از دوستان وهم دانشگاهيهای او نيز درزندان بودند. او به عينه ميزان شقاوت رژيم درشكنجه و اعدام دوستانش را ديد. همه آنها به جرم دفاع از آزادى واعتراض به سركوب واختناق رژيم دستگير شده بودند.
خانواده فرانك اهل كرمانشاه بودند. آنها برای ملاقات فرزندشان، ازكرمانشاه به رشت می آمدند كه بتوانند 10 دقيقه با فرزندشان ملاقات كنند.
پدرفرانك می گفت: گاهی اوقات به ما ملاقات هم نمی دادند. برای ملاقات فرانك یک روزقبل به رشت می آمديم. به يك هتل و يا مسافرخانه ميرفتیم كه فردا يا پس فردا بتوانیم 10 دقيقه او را ببينيم. تازه گاهي اوقات می گفتند روز ملاقات عوض شده ومن مجبور بودم چند روز يا يك هفته دررشت بمانم. زندگي و بچه هايم دركرمانشاه را ول كرده بودم. فرانك 4 سال را درزندان رشت سپرى كرد.
پس از 4سال پايدارى كه هيچ اطلاعاتی به دشمن نداد او را آزاد كردند. با آزادشدن فرانک، او به يك زندان بزرگترى بنام جامعه لگد كوپ شده خمينی رفته بود.
فرانك مي گفت: «هرگز يك روز زندگی دراين جامعه برايم قابل تامل نبود. از همان شب اول بدنبال اين بودم كه زندانيانی كه قبل ازمن آزاد شده بودند را ببينم. به خيابان و مكانهای مخلتف می رفتم تا شايد كسی را ببينم.«
سرانجام فرانك بخاطرتلاش های سختكوشانه خود موفق شد. او يكی ازدوستان قديمی خود را ديد وتوانست ازطريق او امكان خروج از شهر رشت را فراهم كند. اما فرانك در نقطه ای دیگر مجددا دستگيرشد.
باز هم زندان و شكنجه و اينكه كجا برای چه رفته بودی. يكي  ازدوستان فرانك درزندان گفت:
«فرانك فرد بسيار شوخ طبع وخندانی بود. برغم كمبودها و فشارها واذيت وآزار زندانبان و بازجوها، او هميشه شاداب و با روحيه بود.
با حداقل امكانات تلاش می كرد كه محيط بند را تميز، و منظم نگه دارد. او روزانه ورزش ميكرد، برغم اينكه ورزش را در زندان ممنوع كرده بودند و ورزش كردن تنبيه داشت. يك بار يكی از زندانيان سر موضوعی با زندانبان زن ، جروبحث كرد. زندانبان رفت وبه مسئول قسمت داخلی زندان اين موضوع را گفت. او به بند آمد وگفت كه چه كسی با زندانبان جروبحث كرده بود؟ فرانك فورا گفت كه من بودم.! با اينكه او نبود اما بخاطر دوست زندانيش اين حرف را زد. فرانك را به بازجويی بردند و مورد ضرب و جرح قراردادند، بطوريكه صورتش كبود شده بود.»
او براحتی بخاطر ديگران فداكارى می كرد. سختی ها واحتمال شكنجه وبازجويی را به جان مى خريد. يك بار هم، دررابطه با هواخورى، زندانبان به بچه ها توهين كرد. فرانك فورا به آن زندانبان اعتراض كرد وگفت فكر نكن كسی از شما مي ترسد.  او را به انفرادی بردند ومدتی تنبيهی درانفرادی بود.
با اينكه دانشجو بود و سر او حساس بودند اما هميشه از زندانيان در مقابل عوامل رژيم دفاع می كرد. بازجوها مي گفتند تو كه كرمانشاهی هستی برای چه دررشت ماندی حتما آدم مهمی بودی گفته بود:
«ايران وطن من است هرجا بخواهم میمانم وهرجا بخواهم مي روم.«
در8 مرداد 1367 فرانك طاووسی را صدا زد ند. دقايقي بعد از خروج از بند زندانبان گفت، وسايل او را هم بدهيد. مدتي بعد مريم خباز، فرشته بابايی، مريم واحدی را هم بردند. ازآذر 66، طرح جداسازی زندانيان شروع شده بود. آنها منتظر فرمان بودند كه قتل عام زندانيان سياسی را آغازكنند.  سرانجام در اواخرمرداد، فرانك و يارانشان را حلق آويز كردند.
جلادان و دژخيمان خمينی، زمينه اين كشتارها را از قبل آماده كرده بودند. فرانك و همرزمان او خود را برای هر شرايطى آماده كرده بودند.
هرگز، كوتاه آمدن در مقابل شكنجه گران و قاتلان مردم ايران در نزدشان جايی نداشت.
آنها هرگز يك لحظه هم، تسليم شقاوت و دنائت جلادان نشدند.
درودهای بی‌پایان بر ستارگان نورافشان آسمان انقلاب ایران، شهیدان سرفرازقتل عام سال67
آنها سالهاست بر سر دار رفته‌اند، اما سرود سرخ آزادی بر زبان آنها جاری است.

مریم رجوی: بله، ایستادگان بر سر موضع مجاهدین برای آزادی ملت ایران، همان استوارکنندگان مرزهای خونین میان شرف و آزادگی با تسلیم و بندگی‌اند و وجدان ناآرام جامعه ایران و بذرافشان قیام و اعتراض هستند.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۷ شهریور ۲۶, دوشنبه

مجاهد شهید جمشید قبادی


مشخصات مجاهد شهید جمشید قبادی
محل تولد: سرپل ذهاب
تحصیلات: دانش آموز
سن: 16
محل شهادت: مریوان
تاریخ شهادت: 1366

مریم رجوی: نام‌های آنها را خمینی پنهان کرد، اما نام‌آورترین زنان و مردان تاریخ معاصر ایران‌اند. مزارهایشان را مخفی کرده‌اند، اما حاضرترین و آشکارترین وجود رزمنده ملت ایران‌اند.
و سال‌هاست بر سر دار رفته‌اند، اما سرود سرخ آزادی بر زبان آنها جاری است.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید