مجاهد شهید معصومه امینی

مشخصات مجاهد شهید معصومه امینی

محل تولد: سنقر - کرمانشاه

سن: 28

محل شهادت: تهران

تاریخ شهادت: 1367

معصومه‌ی‌امینی دانش‌آموز پرشور سال‌های آخر دبیرستان در سنقر کرمانشاه بود که در سال ۵۷ هوادار سازمان مجاهدین شد و در تشکیلات سنقر فعالیت می‌کرد. معصومه تا سال۶۳ به فعالیتش در تشکیلات مجاهدین ادامه داد و در این سال توسط مزدوران شناسایی و دستگیر شد.

این مجاهد دلیر در زندان اسلام‌آباد به‌شدت شکنجه شده، سپس او را به زندان دیزل‌آباد کرمانشاه منتقل کردند. معصومه بسیار خوش برخورد، با روحیه جمعی و دوست داشتنی بود.

او متعهد و وفادار به آرمان‌هایش بود و همواره با عشقی پرشور از سازمان و رهبری می‌گفت و یاد می‌کرد. معصومه‌ی قهرمان که روح و جسمش مجروح از زخمهای شکنجه و تعدیات دژخیمان ولایت فقیه بود، با پایداری و خویشتن‌داری مجاهد گونه‌اش و برای این‌که فضای هم‌زنجیرانش بیش ازاین آزرده نشود، هرگز از دردها و رنج‌هایش و آنچه دژخیمان بر سرش آورده‌اند، سخن نگفت.

لبخند زیبا و معصومانه‌اش هدیه همارهٴ او به یاران و اطرافیانش بود. یکی از هم بندیهای معصومه می‌نویسد: همیشه احساس می‌کردم او یک انقلابی واقعی است که هرگز به خلق و آرمان‌هایش پشت نمی‌کند و واقعاً هم او تا آخر متعهد باقی ماند. در زندان گوهردشت در حل و فصل تضادهای بند و اعتراضات، همیشه جلودار بود و به‌همین جهت او را مرتب به انفرادی می‌بردند و شکنجه می‌کردند.

در سال ۶۷در زندان گوهر دشت، ارتباط او با برادران و نوشته‌های آنها لو رفت و معصومه‌ی قهرمان درسلول انفرادی با چنان شجاعتی فریاد زد و گفت همه چیز لو رفته که همه شنیدند و توانستند به‌موقع ملاتهایشان را از بین ببرند. دژخیمان به سرعت معصومه‌ی دلاور را به‌زیر شکنجه بردند و ۳۰۰کابل بر سر تا پای او زدند و او را به یک انبار تاریک منتقل کردند.

یکی دیگر از همبندی‌های معصومه نوشته است:

همواره از او انگیزه می‌گرفتم و هر وقت مشکلی برایم پیش می‌آمد از اوکمک می‌گرفتم. او از یک بیماری سخت گوارشی رنج می‌برد که در اثر سوء تغذیه و ضعف مفرط ناشی از شکنجه به آن مبتلا شده بود اما هیچ وقت در ظاهرش نشانی از بیماری نبود. معصومه می‌گفت :

نباید در مقابل گرگ مثل گوسفند رفتارکرد بلکه باید شیر بود. او همیشه به ما یاد می‌داد که چگونه کینه ای را که به رژیم داشتیم در جهت درست استفاده کنیم. مجاهد قهرمان معصومه امینی تا سال ۶۷در زندان بود و در جریان قتل‌عام سال ۶۷، برطناب دار بوسه زد و به کهکشان سربه‌داران پیوست. برادرمعصومه، مهدی امینی از دانشجویان دانشگاه تبریز بود که در تبریز اعدام شد. یاد و راهشان گرامی باد

سرودی از مجاهد شهید معصومه امینی که در تابستان ۶۷جاودانه شد.

روزی که یاران خلق ایران (۲)

 افراشته قد تکیه زدند به چوبه‌ی دار (۲)

سرود سرخ و فریــاد یاران (۲)

 جانی دمید بر تن چوب خشک اعدام (۲)

چوبه چو شنید سرود امید (۲)

 اشکش سرازیر ز شــوق تنش بلرزید (۲)

صدای چوبه محکم بپا خاست (۲)

 صد چون شما تکیه زدند به من چو یک شیر (۲)

خون مجاهد علی و بهزاد خون دلاور رضا و اقبال

خون معلم مجید و مهدی خون میلیشیا عزیز و حامد

دهد نوید صبح پیروزی به یاران (۲)

تنها امیدم این است که روزی تن سیه دشمن خلق گیرم به زنجیر

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96