۱۳۹۷ آبان ۱۷, پنجشنبه

مجاهد شهيد عاطفه و نرگس بهاردوست و حماسة فرار از زندان ديزل آباد




عاطفه بهاردوست سال۱۳۴۰ در کرمانشاه متولد شد. در سال ۱۳۵۷ در رشته فرهنگ و ادب دیپلم گرفت و در همان سال در رشته حقوق وارد دانشگاه تهران شد. ورودش به ‌دانشگاه، سرآغاز تغییر و تحولات بسیاری در احساس و اندیشه او و قبل از هرچیز در کسب شناخت کاملتر از شرایط نابسامان جامعه وفقر و بدبختی و مشکلات مردم ‌بود. عاطفه درهمان دانشکده حقوق با سازمان مجاهدین آشنا شد و بعد از انقلاب ضدسلطنتی برای ادامه مبارزه در مسیرآزادی مردم و رهایی میهنش وارد انجمن دانشجویان مسلمان هوادار مجاهدین خلق ایران شد و فعالیتهای حرفه‌ای خودش را شروع کرد. در بهار سال ۱۳۶۰ عاطفه به‌انجمن کرمانشاه منتقل شد و مسئولیت اغلب راهپیمایی‌ها و فعالیتهای اجتماعی درکرمانشاه را به‌عهده داشت. در شهریور ماه همان سال عاطفه در یک درگیری با پاسداران خمینی دستگیر شد‌. این مجاهد مقاوم، با هوشیاری تمام موفق شد بازجوها را فریب دهد تا درمورد وی حساسیتی نداشته باشند. عاطفه با روحیه مقاوم و مصممی که در زندان داشت، همه زندانیان را تحت تأثیر خود قرار می‌داد. و آنها را به‌سوی هرچه سرسخت‌تر‌کردن مواضعشان در برابر بازجویان و مزدوران تشویق می‌کرد. عاطفه به‌هم‌زنجیرانش یاد می‌داد که چگونه با بازجوها برخورد کنند و اجازه نمی‌داد کسی ذره‌ای در برابر جلادان کوتاه بیاید. یکی از هم‌زنجیران او دراین‌رابطه نوشت : « عاطفه مجاهدی با لیاقت و باهوش بود. همه زندانیان او را بسیار دوست داشتند و تحت تاثیر ویژگیهای برجسته او بودند. عاطفه همیشه به‌من می‌گفت آیا به‌نظر تو یک‌روز ممکن است پیش بیاید که من مجددا به‌مجاهدین وصل شوم و مبارزه‌ام را با این رژیم جنایتکار از سربگیرم؟ او همه زندانیانی را که آزاد می‌شدند از قبل توجیه می‌کرد تا بعد از آزادی به‌ مجاهدین وصل شوند و به ‌مبارزه‌شان ادامه دهند. عاطفه به‌همراه خواهرش نرگس بهاردوست و ۵ تن دیگر به‌نامهای مرضیه جلیلی، اعظم برازش‌مژگانی، مرضیه اسکندری،طاهره محمدی‌کیا و عاطفه خزایی و با کمک زندانبانی به‌نام علی بیات که تحت تأثیر مقاومت و حقانیت مجاهدین قرار گرفته بود، نقشه حمله به‌ رئیس زندان و فرار از زندان را طراحی می‌کنند. عاطفه طراح این طرح قهرمانانه توانست چهار تن از آن زنان مجاهد را از زندان فراری بدهد. پس از این حادثه مزدوران خمینی به‌نقش عاطفه در اجرای این طرح پی برده و او را تحت وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها قرار می‌دهند. طرح حمله به‌رئیس زندان با موفقیت اجرا نمی‌شود و نرگس بهاردوست به‌هنگام اجرای این طرح دستگیر و راهی شکنجه‌گاه می‌گردد. پس از مدتی چهار مجاهدی که موفق به‌فرار شده بودند، به‌علت عدم دستیابی به‌امکانی برای مخفی شدن، یکی پس از دیگری دستگیر و مجدداً به‌زندان منتقل می‌شوند. این شش مجاهد قهرمان یکبار با اجرای فرارشان از زندان و یکبار هم با مقاومتشان در زیر شکنجه تمامی مزدوران و دژخیمان زندان و ازجمله ر‌ئیس جنایتکار به نام تقی خانی را درمانده می‌کنند و به‌دیگر زندانیان درس استواری ومقاومت می‌دهند. 
سرانجام مجاهدین قهرمان مرضیه اسکندری، طاهره محمد‌کیا،نرگس بهاردوست و مرضیه جلیلی به‌همراه علی بیات که او نیز در جریان اجرای طرح فرار مجاهدان دستگیر شده بود در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۶۱ به‌جوخه‌های اعدام سپرده می‌شوند. شب قبل از اعدام نرگس، به‌خواهر مجاهدش عاطفه بهاردوست اجازه می‌دهند که او را ملاقات کند تا بلکه بتوانند روحیه هر دو را در هم بشکنند. اما عاطفه، نرگس و دیگر خواهرانی را که قرار بود اعدام شوند به‌مقاومت تا آخرین لحظه فرامی‌خواند. در این میان بیش از همه عاطفه را زیر فشار شکنجه و بازجویی قرار می‌دهند و از او می‌خواهند که اطلاعات خودش را بدهد. عاطفه بر اثر شکنجه‌‌های مداوم، به‌بیماریهای بسیاری مبتلا می‌شود، دنده‌هایش می‌شکند و درد و رنج بسیاری را متحمل می‌گردد. یک سال بعد، یعنی در ۱۲ مرداد ۱۳۶۲ دژخیمان خمینی، مجاهد قهرمان عاطفه بهاردوست را پس از اعمال فشارها و شکنجه‌های طاقت فرسا درحالی‌که بیش از هفت ماه در سلول انفرادی به‌سر برده بود، به‌همراه مجاهدان شهید اعظم برازش و افسانه جلالی به‌طرز فجیعی به‌دارمی‌آویزند و زجرکش می‌کنند. جلادان خونریز اعظم و عاطفه را به‌صورت الاکلنگی توسط سیم بکسل حلق آویز می‌کنند به‌طوری‌که دور گردن هر دوی آنها تکه تکه می‌شود. آری این است بهای گزافی که پیشتازان رهایی مردم ایران می‌پردازند.
 
مریم رجوی: از خانواده‌های شهیدان و زندانیان سیاسی می‌خواهم که با حضور بر سر مزار شهیدان، حق پایمال‌شده خود برای برپایی مراسم بزرگداشت فرزندان قهرمان خود را به رژیم آخوندی تحمیل کنند. 

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید